تشکر از جناب
آقای مهندس داداش زاده عزیز از معرفی این تاکتیک ماهیگیری
با تاکتیک
ماهیگیری آشنا شدم اکثر ماهیگیران کانادا دیدم از اون استفاده می کنند و میشه گفت
یه سیستم مادر به حساب میاد چون هر جا می رم هر رودخونه برای صید هر نژاد ماهی می
بینم دارن با این سیستم ماهی می گیرن حتی ماهی قزل لای رنگین کمان. . . .
تمام
عکس ها توسط این جانب تهیه و مقاله بر اساس اطلاعات شخصی و راهنمای دوست عزیزم
مهندس داداش زاده تهیه و نوشته شده می شه گفت اولین ایرانی هستم که در باره این
روخانه و منطقه دارم مقاله فارسی می نویسم پس قدر این عکس ها و مقالاتو بدونید من
فقط به خاطر همراه بودن شما با من در دیدن این سرزمین این گزارش و عکس ها رو تهیه
کردم شاید 80% از وقت ماهیگیریم به خاطر تصویر برداری محدود شد ولی ارزش اینو داره
و پشیمان نخواهم شد.
درباره
رودخانه ای با هم صحبت می کنیم که طول اون 489 کیلومتر (304
مایل) هست رودخانه ای پر آب و عمق زیاد ، وقتی
من از نزدیک این رودخونه رو مشاهده کردم برای اولین بار شاهد حرکت میلیون ها ماهی
سالمون در طول رودخونه بودم انگار طرفداران تیم پرسپولیس داشتن می رفتن ورزشگاه
آزادی مسابقه فوتبال تماشا کنن چون همه ماهی های سالمون ها یه دست قرمز بودند با
این که استقلالی هستم ولی چه کنم این لحظه فقط این مثال تو ذهنم اومد . . .
سلام دوستان عزیز در این مقاله شما با اطلاعات کلی از تعداد دریاچه های کانادا
آشنا می شوید و به صورت کمی تخصصی تر با نام دریاچه های محل زندگی من یعنی استان
برتیش کلمبیا . . . .
اوه خدای من تعداد دریاچه های کشور کانادا یعنی قاره آمریکای شمالی تخمین زده
حدود سه میلیون دریاچه وجود دارد !!! که حود 60% از کل دریاچه های روی کره زمین رو
تشکیل می دهد . . .
دومین مسابقه ماهیگیری ورزشی در رشته پرتاب طول در شیراز برگزار شد
صبح روز جمعه ۳۱ مرداد ماه ۱۳۹۳ دومین مسابقه ماهیگیری ورزشی در رشته پرتاب طول ( Casting Sport ) توسط کمیته ماهیگیری ورزشی استان فارس در محل زمین چمن مجموعه ورزشی شرکت صنایع الکترونیک شیراز برگزار گردید . در این مسابقه که با شرکت ۲۱ نفر از علاقمندان به این ورزش مفرح و پر نشاط آغاز گردید ٬ در ابتدا شرکت کنندگان با انجام ۳ پرتاب به رقابت با یکدیگر پرداختند . پس از پایان ۳ پرتاب برای کلیه شرکت کنندگان ٬ ۵ نفر که برترین پرتاب بدون خطا را انجام داده بودند ٬ به مرحله فینال مسابقه راه یافتند و پس از انجام یک پرتاب برای هر فینالیست ۳٬ نفر برتر پرتاب طول مشخص گردیدند :
سالمون ساکایا salmon sockeye در حال پرش / عکاس : ابی فیشر نویسنده مقاله و وبلاگ /
مکان رودخانه تامپسون استان برتیش کلمبیا / کانادا
خیلی خوشحالم روزی نویسندگی رو از ماهی کپور
شروع کردم و الان به جای رسیدم که دارم در
باره آزاد ماهیان اقیانوس آرام می نویسم تازه اون تجربه شخصی و مشاهدات خودم هست.
. .
سالمون ساکایا salmon sockeye در حال پرش / عکاس : ابی فیشر نویسنده مقاله و وبلاگ /
مکان رودخانه تامپسون استان برتیش کلمبیا / کانادا
آزاد ماهیان سالیان ساله که از اقیانوس ها وارد
رودخانه های آب شیرین میشن برای تخم ریزی در کانادا ، د. طرف قاره آمریکای شمالی
دو اقیانوس بزرگ وجود داره که یکی اقیانوس آرم هست و دیگری اقیانوس اطلس که به
اقیانوس آرام پستیف و اقیانوس اطلس آتلانتیس گفته می شود ، تنها سالمون مشهوری که
از اقیانوس اطلس یا آتلانتیس وارد آب های شیرین کانادا منتقطه کبک مرکز آن منترال
می شود ماهی سالمون آتلانتیس می باشد و دیگر سالمون ها که تعداد اونا خیلی زیاد تر
ازسالمون های اقیانوس اطلس می باشده مطعلق به اقیانوس آرام می باشد که حود 10 نوع
سالمون می باشد . . .
خواستن توانستن هست ، فقط باید کمی پشتکار داشته باشید به
قول بابام از تو حرکت از خدا برکت ، این مقدمه رو می نویسم که فکر نکنید همه چیز
مادیاته ، من فقط با پول توجیبیم رسیدم کانادا ، با داشتن ظعیف ترین املا و نگارش
الان یکی از فعالترین نویسندگان طبیعت گرد و ماهیگیر هستم ، با داشتن دوربین قدیمی
که عمرش بیش از 5 ساله که فقط برای تصویر گرفتن از جشن تولد ها ساخته شده هدیه
قدیمیه پدرم برترین تصاویرمو از ماهیگیری و طبیعت می گیرم ، دارم خاطراتمو با یکی
از قدیمی ترین نوت بوک های که داشتم می نویسم تازه سیم مانیتورش قطو وصلی داره هر
بار تصویر مانیتورم قطع میشه و وصل و تازه بزرگ ترین امکاناتش اینه که فقط فلش مه
موری بهش وصل میشه و سی دی رام نداره ، چشمام ظعیفه ولی سعی می کنم زیبای های
اطرافمو به بینم ، یکی از پاهام تغریبا همه چیزش کار نمی کنه ولی با همون دارم تو
طبیعت خدا راه میرم و لذت می برم از زندگی ، مشکلات روحی زیادی دارم و داغونم ولی
شادترین کسی هستم که همیشه می بینم میون هزاران انسانی که روزانه از کنارم رد میشن
. . . .
سالمون ساکایای صید شده توسط ابی فیشر نویسنده وبلاگ و مقاله
این یک ماه خورده ای که کانادا هستم انقدر که تو طبیعت و
ماهیگیری بودم اونقدر خونه و شهر نبودم ، درسته اینه زندگی اینه اون چیزی که
دنبالش بودم ، نگو چه جوری فقط می وتنم بگم انرژی های درونی و با ماورا ا و انرژی
های که از طبیعت به دست میارم زندگی می کنم البته کارم می کنم به مقعش الان تو
لحظه هستم و الانو خوشه فردارو بیخیال به هر حالی شیرازی گفتن ما یاد گرفتیم زندگی
یعنی خوشی بیخیال غمو قصه. . .
دباره به محل اتصال روخونه کپیلانو به اقانوس
آرم رفتم ولی اینبار حدود ساعت 12 ظهر کنار آب بودم و تجربه های جدیدی کسب کردم و
اینکه تو اون ساعت نه ماهی در کار بود نه ماهیگیری مثل اینکه فقط صبح ها ماهی ها
اونجا فعالیت دارن و ماهیگیرا . . . .
دباره مجدد خودمو
به رودخونه ای رسوندم که به اقیانوس می ریخت و منتظر این بودم که سالمون ها رو مشاهده
کنم ولی با صحنه عجیبی مواجع شدم که چالش بسیار عمیقی در ماهیگیری من در کانادا به
وجود آورد . . .
مکان : کانادا /
استان bc / ونکوور – ویستلر – لی لوئت – پاویلون
تشکر از مهندس
داداش زاده عزیز به خاطر برنامه ریزی این برنامه ماهیگیری خارق العاده
تشکر از دوست
عزیزم دلفروش به خاطر آشنایی اینجانب با آقای داداش زاده عزیز.
تمام عکس ها و
گزارش و فیلم ها توسط اینجانب نوشته و عکاسی و تهیه شده .
فیلم این سفرنامه
·بخش اول گزارش از حیوانات
·بخش دوم عکس های شخصی نویسنده
·بخش سوم عکس های ماهیگیری
·بخش چهارم عکس های طبیعت
بخش اول گزارش از حیوانات
دارم نگاه
کیلومتر ماشین می کنم همین جور رقم مصافتی که پشت سر گذاشتیم داره دورقمی میشه
کنار جاده نگاه می کنم تابلوه های میبینم که برای اولین بار دارم تو زندگیم می
بینم !!!
تابلوی عبور اسب
های وحشی ، مگه میشه یعنی هنوز روی کره زمین اسب های وحشی زندگی می کنند مگه میشه
!!!! از پنجره ماشین بیرون رو میبین چادر
سرخپوستارو می بینم ، وای خدای من داره چه اتفاقی میوفته اینجا سرزمین بکره که
دارم توش قدم میزارم جای که حتی کانادایی ها هم آرزوی دیدنشو دارن ، همین جور که
نگاه تابلو عبور اسب های وحشی می کنم 300 متر انور تو دشت مسطح می بینم که یه دسته
اسب در حال چریدن هستند اسب های با رنگ های ابلغ وای خدای من اسب های که سرداران قبیله
های سرخپوست اونارو رام و در شکار ها استفاده می کنند
هنوز تو شوک
مشاهده اسب های وحشی و سرزمین سرخپوستا بودم که ناگهان دباره تابلوی مشابه ای کنار
جاده دیدم ولی این بار به جای اسب تصویر گوزن رو تابلو بود با خودم گفتم وای خدای
من چه حالی میده کوزن هارو تو طبیعت بکر اونا مشاهده کنی. . . .تابولی گوزن
هنوز 1 دقیقه از
این حرف نگذشته که دسته گوزن هارو می بنیم که در حال دویدن کنار جاده هستند !!!
به خودم میام و
می گم ابی داره چه اتفاقی میوفته تازه می فهمم که دیگه ایران و ترکیه نیستم دیگه خبر
کشته شدن پلینگ و یوزپلنگ هار نمی بینم و نمی شنوم ، ابی باور کن خودتو دست کم
نگیر تو الان کانادا هستی . . .
تو همین خیال
بافی ها هستم که اینبار تابلوی که می بینم کنار خیابون با همه تابلو ها متفاوت تره
و اینبار هم استرس هم هیجان هم ترس همگی یک باره با دیدن این تابلو در من نمایان
شده . . .
دقیق تر که به
تابلو نگاه می کنم می بینم نوشته تا محدوده 60 کیلومتر محل زندگی خرس ها . . .
سرزمین آمریکای
شمالی زادگاه سرخوپوستارو دارم لمس می کنم و توش قدم میزارم ، با من گوش کن و حس
کن صدای ریزش سنگ هارو میون درختا پشت سرت ، می شنوی ؟
دقیق تر که نگاه
می کنم میون بوته ها خرسی رو می بینم که در حال گذر از پشت سرمه نمی دونم به ترسم
نمی دونم فرار کنم یا بشینم نگاش کنم همون تصمیمی که گرفتم محو تماشای زیبای و
وقار اون خرس ها نشستم ، نا خودا گاه مثل همیشه دستو پام شروع به لرزیدن میکنه ،
یادته ابی اون خبر کشته شدن خرس قهوه ای مادر جلوی دو بچش تو سمیرون کشتن و سپس
تیکه تیکه شدن اون دو بچه ها جلوی دوربین کنار جسد مادرشون چه زجه ای می زدند تو
هم همراه اون صدا دستو پات مثل الان می لرزید و اشک می ریختی ولی با این تفاوت که الان
همون حس رو دارم اون لحظه داشتی پست ترین صحنه های زندگیتو در رابطه با طبیعت و
موجودات تو موبایل تو ایران می دیدی ولی الان همون خرس های قهوه ای دارن از کنارت
رد میشن اونم 17 هزار کیلومتر دور تر از ایران . . .
اصلا هیچ ترسی از
طبیعت و مجودات توش و خرس ها ندارم ، مگه چی میشه سالانه هزاران خرس توسط انسان ها
کشته میشه بزار یه بار هم بر عکس اتفاق بیوفته . . .
اصلا نمی تونم فکر کنم زمانی که اون خرس 1 تنی داره با دهان
باز به سمتم می دوه آیا می تونم و قدرت اینو دارم که شاستی اسپره فلفل خرسو فشار
بدم یا . . .
خرسه آروم آروم
قدم زدن اونم تو قلب طبیعت میون اون بوته ها و جنگل درخت های کاج سوزنی ناپدید
میشه تو اوفق تو می مونی و خاطرات اولین مشاهده خرس اونم تو دل طبیعت تو محله
سرخپوستان آمریکای شمالی و مشاهده می کنی که بالای سرت عقاب طلایی و عقاب سر سفید
رو می بینی که در فراز بام آسمون داره وقارو زیبای خودشو به نمایش میزاره ولی
اینبار دیگه شکارچی نیست که طرف اون پرنده ها شلیک کنه . . .
برام فرقی نمی
کرد مشاهده اون خرس یک تنی یا اون سنجاب 50 گرمی همشون به همون اندازه مساوی زیبا
و خارق العاده بودند . .
میون سنگ ها چیزی
شبیه به موش می دیدم اندازه تخم مرغ کمی کوچیک تر هی اینور و اونور می دوید دقیق
تر که نگاه کردم موش نبود سنجاب خاکی بود ، تا به خودم اومدم ناپدید شد حدود 40
دقیقه یه جا با دوربین منتظرش نشستم تا دیدمش و برگشت و زیبا ترین موجود و
کوچکترین موجود زیبا رو می دیدم
چه آرامشی داشت کم مونده بود بیاد رو شونم موهامو بخارونه
واقعا چه حس خوبی بهش داشتم واقعا هیجان مشاهده خرس هارو با دیدن اون مجود کوچیک
فراموش می کردم
وای خدای من اگه
میرفتم باغ وحش اینقدر جک جونور نمی دیدم که دارم تو طبیعت پیرامون خودم می بینم .
. .
طبیعت و منظره ها
یکی یکی باهم فرق می کرد جنگل هارو پشت سر میزاشتیم دشت ها میومد ، دشت هارو پشت
سر میزاشتیم کوهای سربه فلک کشیده نمایان می شد کوهارو که رد می کردیم دریاچه ها و
رودخونه ها و نهایت طبیعت با اقیانوس آرام به انتها می رسید که هر طبیعت منظره و
حیوانات خواص خودشو داشت . . .
وارد دشتی شدیم
که اول فکر می کردم یه چوپان با گوسفنداش در حال چرا در زمین های چرا هستند ولی
هرچی دقیق تر نگاه کردم دیدم اثری از چوپان نیست و اون گوسفند ها گوسفند نیستند و
همگی قوچ و میش کانادای هستند !!!!
او خدای من دارم
جاهای که قدم میزنم رو دقیق تر نگاه می کنم که خدای نکرده پامو روی موجودی
ناخواسته نزارم و بهشون صدمه ای نزنم حالا گذشته از حشرات سمی و مار ها نا گهان می
بینم میون سنگها یه چشم داره نگام می کنه یه چشم با خط چشم نارنجی دقیق تر که نگاه
می کنم میبینم زمین چشم نداره اون چشم ها به سر یه پرنده با بدنی کاملا استتارمتصله
که نوعی قرقاول یا کپک کوهی یا چیزی شبیه اوناست ، اوه خدای من چرا پرواز نمی کنه
اگه زیاد بهش نزدیک شم احتمالا اینقدر کم محلم می کنه ،من میرم چون اون کسی که
داره خطا می کنه منم نه اون ، چون من وارد خونش شدم نه اون . ..
ای خدای من وقارو
به بین زیبای رو به بین فکر نکن مرغ همسایه هستا نه اون یه پرنده کاملا وحشیه که
اینگار مرغ داره وسط کوچه رد میشه می ایستم و عکس می گیرم تازه برام چشمکم می زنه
عاقشم حتی اسمشم نمی دونستم فقط تو خاطراتم ثبیتش کردم
اره وارد شدن به
این غلم رو ها هم همین جور مفتی نیست بیای برینی به طبیعت بعد بری دقیقا این تابلو
رو به بین روشو بخون به بین چی نوشته ، آره معاد 6 میلیون جریمه فقط به خاطر یه
تیکه زباله کوچیک که یا از ماشین بیرون پرتاب کنی یا تو طبیعت رها کنی 2 هزار دلار
کانادا کم پولی نیستا پول یک ماه کار سخت فول تایم یک ماه کامله ها به بین این
طبیعت همین جور کشکی هم اینقدر بکر باقی نمونده اینجا قانون داره اینجا انسانیت
وجود داره و با کسایی که رعایت نکنن هم درست بر خورد میشه یادمه برای جریمه کشتن
یه خرس قهوای 700 هزار تومان جریمه باید تو ایران می دادی ولی به خاطر یه دستمال
کاغذی که از ماشین به بیرون پرتاب می کنی 6 میلیون باید جریمه بدی !!!!!
خیلی خوشحالم که
اون سنگ به اون پرنده نخورد شیطنت یک ماهیگیر با یه مرغابی وحشی تو دریاچه تازه نه
تنها اون مرغابی نترسید آروم شنا کرد و از جلوی ما رد شد من هم از اون بر خورد سنگ
کنار اون مرغابی تصور تهیه کردم خدای من خوب که عکاس حرفه ای نیستم وگرنه می
ترکوندم دنیای عکاسی رو . .
عاشق اون سنجاب خاکسری شدم که رو به طبیعت وایساده بود وای
خدای من دوست داشتم بدونم به چی فکر می کرد
بخش دوم عکس های شخصی نویسنده
احساساتمو شاید
درست از نوشتن خاطرات نتونم انعکاسو بیان کنم برای همین این بخشو اختصاص می دم از
عکس های که تو طبیعت گرفتم ، عکس ها متعلق به خودمه . . .
بخش سوم عکس های ماهیگیری
شاید دلیل اینکه
ماهیگیری زیاد نکردم همی عکس ها بوده البته لذت عکس گرفتن از طبیعت و ثبت خاطرات و
گرفتن عکس های مهیج لذتی کمتر از صید ماهی نداره برام و برای تشکر از مهند داداش
زاده عزیز این قسمت اختصاصی تصاویر ماهیگیری رو به ایشون اختصاص می دم برای تشکر
از زحمات فراوانی که تو این چند جلسه برنامه ماهیگیری و طبیعت گردی که برای
اینجانب کشیدن