سفرنامه شکار و ماهیگیری
در بکر ترین منطقه روی کره زمین
ebi fisher / canada / british columbia / hunting & fishing
ویدیو این سفرنامه
مهندس محمد داداش زاده ، کسی که باعث شد من وجب
به وجب زیبا ترین مناطق روی کره زمین رو به بینم و لمس کنم ، از محمد جان عزیز این
دوست مهربان و با سخاوت که اینقدر هوای من رو داره تشکر می کنم .
نویسنده و عکاس : ابی فیشر
عکس ها کاملا اورجینال و بدون ویرایش !!!!
نمی دونم از کجا شروع کنم و درباره چی بنویسم ،
واقعا اینقدر خودمو دربرابر طبیعت ظعیف ندیده بودم وقتی طبیعت بی انتها و بکر رو دیدم واقعا دستام می لرزید حتی درست نمی تونستم عکس بگیرم . . . .
ولی خدایش دم این روزگار گرم ، خدا تشکر ، می
دونم همش کاره تو هست که من الان اینجام و دارم اون جوری که دوست دارم زندگی می
کنم
تازه تو
کانادا تنها من زندگی نمی کنم ، میلیون ها ایرانی دیگه هم هستند ولی من جزع آدم
های انگشت شماره ایرانیان مقیم کانادام که تمام وقتشو تو بکر ترین طبیعت زیبای
کانادا می گزرونه چون پشت کردم به هرچی مادیاته دنیاست تا تونستم تو این موقعیت
قرار بگیرم ، ایرانی ها که سعله خود کانادایی ها هم اون جاهای که گروه ما برای
ماهیگیری و شکار میریم تو خواب هم نمی بینن . . .
باورم نمیشه الان روی یه تپه بلند وایسادم که
جلوم یه دشت بزرگه ، فکر می کنی چی دارم می بینم ؟ دسته خرس های رو می بینم که در
حال دویدن تو دشت هستند واقعا با شکوه و زیبا و ترسناک هستند ، اون یکی خرس که با
دوتا تولشه از همه زیبا تره واقعا شهامت می خواست ما شب تو نزدیکی همون دشت تو
بیابون تو چادر خوابیدیم دقیقا تا 300 یا 400 کیلومتر از هر طرفمون از آبادی به
دور بودیم . . .
مهندس میگه چرا ماهی نمی گیری ، خوب حق دارم من
چه جوری می تونم ماهیگیری کنم زمانی که اون ور رودخونه گوزن ها دارن منو مشاهده می
کنن ! به خدا ماهیگیری بلدم ولی چه جوری با کدوم انرژی می تونم دسته چرخ ماهیگیری
رو به چرخونم زمانی که گوزن های وحشی در حال تماشای من هستند !!!!
وای خدای من ذهنم وایساد ، یک لحظه به خودم گفتم
اینجا کجاست ؟ چرا الان یه دوربین خیلی حرفه ای چند هزار دلاری تو دستمه و تو یه
دشت مسطح وایسادم اونم تو قلب طبیعت روی کره زمین و دارم از فاصله 10 متری ازیکی
از با شکوح ترین قوچ های جهان عکس میگیرم
حول شدم
نمی دونم کدومشونو سوژه عکاسی قرار بدم تعدادشون از 300 تا بیشتره همین جور که
دارم تو قوچ ها به دنبال خوش استیل ترین برای عکاسی می گردم فاصله 100 متر پشت
سرشون متوجه حضور گوزن ها میشم وای خدای من هنوز عکاسی از قوچ ها تموم نشده لنز
دوربینو از میون قوچ ها زوم می کنم روی گوزنهای پشت سرشون ، دارم از گوزن ها عکس
می گیرم دسته پرنده های رو می بینم شبیه به قرقاول که روی تخته سنگ نشستن یه چنتا
هم عکس از اونا میگیرم دیگه واقعا ماهیگیری رو اون لحظه فراموش کردم با خودم میگم
من خوشانص ترین عکاس اماتور روی کره زمینم که این دوربین تو دستشه و میون هزاران
حیوان وحشی تو قلب طبیعت قرار گرفتم
خیلی از
حیونا که از اونا عکس گرفتم تو تاریخ زندگیشون من اولین کسی بودم که داشتم از اونا
عکس می گرفتم . . . .
واقعا حق دارم که سر تیتر سفرنامه رو گذاشتم سفرنامه شکار و ماهیگیری در بکر ترین منطقه روی کره زمین.
ما در حال شکار
کردن بودیم البته قوانین و مقررات و گواهینامه شکاری که داشتیم می گفت ما حق داریم
شکار های بین این رده سنی رو بزنمیم مثلا در گوزن ها شاخ ها باید به چهار پوینت می
رسید تا قابل شکار می شد خوشحالم زیاد شکار نکردیم و بیشتر با طبیعت حال کردیم تو
شکار یه چند تای پرنده کوچیک شکار کردند دوستان اونم بد نبود . . .
اصلا نیازی نبود
از تفنگ استفاده بشه می تونستیم یواش بریم گوزن ها و قوچ هارو با دست بگیرم ، و در
انتها میون شکار ها ماهیگیری هم می رفتیم ، رفتیم دریاچه پاویلون و بعدشم رفتیم
رودخونه ستون ، واقعا دیدنی بود حرکت سالمون ها . . . .
اسب های وحشی
سرخپوستا تو دشت در حال دویدند بودند و من در حال تماشای اونا بودم وقتی چهار نعل
داشتن تو دشت می دویدند تمام نگاهم به یال اونا بود که داشت بالا و پایین می شد
واقعا زیبا بود این صحنه ها رو داشتم از تو ماشین در حال حرکت تما شا می کردم صحنه
های رو از اون پنجره ماشین می دیدم که فقط می شد تو فیلم های مستند در باره
سرخپوستا دید واقعا زیبا بود سر گروه اسب ها یه اسب خال خالی سیاه بود . . .
رفتیم تو اون دشت
روی زمین زانو زدم و دستامو باز کردم و نگاه آسمون کردم و هیچ حراسی ازحیون های
وحشی نداشتم چون خودمو جزعی از طبیعت می دونستم
من خودمو مرد جنگ می نامم و هیچ وقت نمی خوام از
این طبیعت دور باشم و زندگی من فقط تو این طبیعته که می تونه شکل بگیره واقعا من
خودمو جزعی از این سرزمین بکر می دونم ، بیخیال دنیا و زندگی شهری . . .
اینجا سر زمین
سرخپوستاست ، تازه اطلاعاتی به دست اوردم که وقار و شکوه و قدرت سرخپوستا ی
آمریکای شمالی رو بیشتر حس کردم چون این سرزمین اوناست و اونا هر وقت و هر تعدادی
دوست داشته باشن و هر جا و با هر روشی می تونن شکار کنن بدون هیچ محدودیتی و این
سفید پوستا هستند که باید مجوز تهیه کنند و برای شکار شاخ گوزن ها و قوچ هارو سانت
کنن بعد شکار کنن تازه اونم خیلی محدود و با هزینه . . ..
تازه اگه یه سفید
پوست با یه سرخپوست ازدواج کنه تو کانادا تمام زندگیش گارانتی میشه و همه چیز براش
رایگان میشه تو این سرزمین . . . .
دیگه نیازی
نداشتم ماهی بگیرم چون لذت می بردم ازطبیعت.
یه توظیحی هم در
باره نژاد موجوداتی که دیدم بگم اون گوزن ها نژاد mule deer بودند چون گوش درازی دارن
اونا رو به شبیه خر تشبیح می کنند و اون قوچ ها نژاد California bighorn sheep بودند تازه بالای سخر ها پر از نژاد mountain goat بود همون قوچ های پشمالو
سفید که از گرما بدشون میاد و بر عکس اون قوچ های California bighorn sheep که از سرما بدشون میاد.
امیدوارم روزی
گوگر به بینم همون شیر کوهستان و بغیر از اون چند نوع دیگه گوز هست مثلا الک که تا
یه تن می رسه وزنش و موس هم زیاد داره . . . .
ما تو این برنامه
قزل آلا های رنگین کمان وحشی تو روخونه ستون گرفتیم به همراه قزل آلای خال قرمز که
نه خال صورتی یا همون دالی واردن گرفتیم . . .
همه با استفاده
از سیستم اسپنینگ و پاوربیت . . .
شکار و ماهیگیری
تو ایالت برتیش کلمبیا کانادا انجام گرفت همون ایالت bc و خوش حالم با من همراه
بودید
ارادتمند شما ابی فیشر
No comments:
Post a Comment