Search This Blog

Sunday, November 30, 2014

ماهیگیر اوسکل : - )

ماهیگیر اوسکل : - )

تازه ماهیگیری رو شروع کرده بودم ترکیه ، خوب لوازم ماهیگیری حرفه ای نداشتم رفتم فروشگاه یه ست رو هم تو پلاستیک شیشه ای پیچیده شد بود سرهم رو خریدم حتی رو موتورش هم نخ پیچیده شده بود من فقط نخ رو موتور رو عوض کردم ویه نخ دستی محلی هم داشتم از بس که ماهیگیری نرفتن بهم فشار اورده بود اولش فقط نخ دستی خریده بودم چون خیلی قیمت کمی داشت . . .


رفتم کنار دریاچه ماهیگیری یه ماهیگیر حرفه ای ترک بهم گفت بچه برو اونور پرتاب کن شاید لوازم ماهیگیری منو دیده بود ترسیده بود هنگام پرتاب یا سربو بزنم تو سرش یا پرتاب کج کنم رو نخ های ماهیگیریش به حر هال حق داشت لوازم ماهیگیریم شبیه اوسکلا بود شبیه یه ماهیگیر ناشی ، به هر حال من چوب ماهیگیری و نخ دستی رو پرتاب کردم کمی دور تر از کمپینگ اون ماهیگیر و شب چون تنها بودم می ترسیدم به کمپینگ اون ماهیگیر رفتم خیلی ماهیگیر حرفه ای بود چون تجهیزاتش کامل بود و دقیقا یادمه بیش از 10 تا چوبو چرخ کنار آب به راه کرده بود برای ماهیگیری . . .
کنار آتیش اون ماهیگیر تو کیسه خوابم به خواب فرو رفتم وقتی صبح شد دیدم اون ماهیگیره داره با لگ میزنه تو کیسه خوابم میگه بچه تو ماهیگیر نیستی سیستم ماهیگیریت ماهی گفته تو خوابی  . . .
من بلند شدم دویدم به سمت چوب چرخ اسبابازیم دیدم ماهی بزرگی صید کرده و ماهی رو از اب بیرون اوردم یه ماهی اسبله 10 کیلویی بود و همین جور که ماهی رو از اب در اوردم نگاهم به نخ دستیم افتاد و اونم یه اسبله بزرگ دیگه گرفته بود . . .
اون ماهیگیر ترکه خیلی خجالت کشید شب قبل بهم گفت لطفا برو دور تر از من ماهیگیری کن و به جای رسیدیم که هرجا می رفت میشنست از من به عنوان یه استاد نام می برد و من هم تمام اطلاعاتی که داشتمو به اون ماهیگیر دادم و اونم تبدیل شد به یکی از خوشانص ترین ماهیگیرای شهر . . . .
اون ماهیگیر سگ تاگرباکسرشو کادو داد بهم برای تشکر اون سگ کسی نبود جز شیلا  . . . .

ارادتمند شما ابی فیشر

No comments:

Post a Comment

Ebi fisher

Ebi fisher Eleven years ago, I left my homeland, Iran, and embarked on a life-changing journey to Canada as a refugee. Back in Iran, I alway...