با گذشت کمتر از سه روز، پنجشنبه هفته ی گذشته دومین پلنگ ایرانی تلف شد.
با گذشت کمتر از سه روز، پنجشنبه هفته ی گذشته دومین پلنگ ایرانی تلف شد.
به گزارش دیده بان حقوق حیوانات پس از انتشار خبر قتل فجیع یک عدد پلنگ در پشتکوه ممسنی فارس، از گلستان خبر می رسد ماده پلنگ دیگری در کردکوی تلف شده است. بنا به گفته منابع آگاه، این ماده پلنگ کاملا بالغ بوده و حدود ۶۵ کیلوگرم وزن داشته است. همچنین هیچ گونه اثر گلوله و زخم کشنده روی بدن این گربه با عظمت دیده نشده است.
لازم به ذکر است مسموم کردن پلنگ ها توسط لاشه گراز در استان های شمالی مرسوم است و هنوز افراد محلی زیادی به اشتباه مسوول کشتار چند تایی گوسفندهای گله شان را این زیستمند با ارزش می دانند.
در دو ماه گذشته دو خرس در روستای ولی آباد سیاه بیشه کشته شده اند تا خوردن گوشتشان قوای بدنی شکارچی را تقویت کند و یک خرس نیز در مراغه سلاخی شده است[لینک]. در ده روز گذشته یک خرس اسیر در استخر باغی در مشگین شهر کشته شده [لینک]، یک پلنگ ماده در ممسنی فارس کشته شده [لینک] و پلنگی دیگر در گلستان تلف شده است. این صرفا اخباری است که از طریق منابع محلی منتشر شده است و چه بسا گونه های ارزشمند دیگری نیز با پنهان کاری جانیان و متخلفین از طبیعت حذف شده باشند.
در مناطق مختلف ایران، پلنگ از سر ترس یا جلوگیری از کشتار رمه، برای استفاده از پوست و یا افتخار کاذب این کشتار از بین می رود و در برخی مناطق برای نشان دادن عمق این نا آگاهی لقب «پلنگ» به انتهای نام قاتل این حیوان افزوده می شود. این در حالی است که کشتار خرس ها گاه به دلیل ورود به باغات میوه، از سر ترس و صرفا برای دفع حیوان رخ می دهد. همچنین خرافات بسیاری نیز منجر به کشتن این حیوان و مصرف اعضای آن می شود.
کشتن زیستمندان راس هرم جمعیتی، منجر به صدمه های جدی و گاه غیر قابل جبران به اکوسیستم وارد می کند و اثرهای قابل توجه بر جمعیت حیواناتی دارد که به عنوان طعمه توسط این گونه ها شکار می شوند. متاسفانه در برخی منطقه های کشور، با ضعف آگاهی رسانی ارگان های مسوول، مردم هنوز کشتار گروهی رمه را کار پلنگ می دانند و این جانور ارزشمند را با تله های سیمی یا طعمه های مسموم از پای در می آورند. در نتیجه کاهش جمعیت این حیوان شکارچی، جمعیت گراز از تعادل خارج می شود و صدمه غیر قابل تحمل زارعین به مزارع وارد می کند که محصول آن صدور مجوز کشتار گراز برای میرشکاران است. به نظر می رسد بدون آگاهی رسانی صحیح به افراد محلی و اصلاح قوانین شکار و صید، این روند ناقص ادامه خواهد داشت و طبیعت ایران روز به روز زیستمندان با ارزشش را از دست خواهد داد.
No comments:
Post a Comment