Search This Blog

Monday, July 22, 2013

قربونت برم خدا تو چقدر بزرگی 2013.7.22

تاریخ ماهیگیری 2013.7.22

 

قربونت برم خدا تو چقدر بزرگی
چوب ماهیگیریم شکست خیلی ناراحت شدم اون تنها چوب ماهیگیری بود که داشتم و خیلی دوسش داشتم همه ماهیگیرای این شهر به اون می گفتند چوب شانص ولی من برای همیشه اون چوب ماهیگیری رو از دست دادم همین امروز صبح رفتم یه فروشگاه ماهیگیری چوب ماهیگیری بخرم ولی وقتی قیمت هارو دیدم و یه نگاهی به پسندازم کردم سرمو پاین انداختم و از مغازه بیرون اومدم رفتم خونه توی اندک لوازم ماهیگیری که داشتم یه چوب قدیمی پیدا کردم که از فروشگاه لوازم خانگی خریده بودم یه چیزی تو مایه های چوب اسبابازی بود ولی تنها چوب ماهیگیریم . . . . 


همین امروز رفتم ماهیگیری همه رفیقام کنار دریاچه ماهیگیری می کردند من هم  تنها چوب ماهیگیریمو میون صد ها چوب ماهیگیری پرتاب کردم و منتظر صید ماهی شد وب ا حسرت نگاه چوب ماهیگیری قدیمیم می کردم 5 دقیقه طول نکشید که صدای کلاج ماهیگیریم تو کل دریاچه پیچید و ماهی جنگنده ای به چوب ماهیگیری زد حدود  6 یا 7 دقیقه با ماهی جنگیدم و کلاج برد و در اخر ماهی رو از اب بیرون اوردم یه ماهی حدود 10 کیلو بود اصلا مهم نیست وزنش چقدر بود دو کیلو بالا پایین فرقی نمی کرد فقط می تونم بگم قربونت برم خدا چقدر بزرگی من کوتاه ترین زمان ماهیگیری زندگیمو انجام دادم و همون لحظه به خونه بر گشتم یه بر نامه ماهیگیری 9 یا 10 دقیقه ای . . . 


همه دوستام دباره گفتند دهنت سرویس ابی ما  اینجا یک روزه منتظر یک نوک ماهی هستیم ولی تو با یک دقیقه ماهی صید کردی.


یه کمی هم در باره تاکتیک بگم که ماهی به طعمه زالو یا همون leech  زد گره ریسه تی بود و در ریسه از شناور استفاده شده بود یه پرتاب حدود 60 متر در ریسه دو قلاب استفاده شده بود عمق ماهیگیری حدود 7 متر ساعت صید ماهی حدود ساعت 8 عصرسایز نخ 50 چوب 3.60  و ریسه با هرز گرد به نخ اصلی متصل شده بود و دقیقا زیر هرز گرد شناور متصل بود ماهیگیرم ابی فیشر بود





No comments:

Post a Comment

Ebi fisher

Ebi fisher Eleven years ago, I left my homeland, Iran, and embarked on a life-changing journey to Canada as a refugee. Back in Iran, I alway...